و فریاد میزنیم «زنده باد نصر الله»
کیست این صاعقه رشید؟
که چون ذوالفقار علی ایستاده
برفراز دریاهای مشوش نفت
و کوههای خام چربی
و در شب های مضطرب تل آویو و حیفا
میسوزاند دماغ موشکهای ضد موشک آمریکایی را
کیست این نخل افراشته
در مزرعه کدوهای ژنتیک؟
این نخل خشمگین
در وسط این رقاصخانه که
جزیره ی مصنوعی میسازند در دریایش
برای همخوابگی «مایکل جکسون» و «شازده کوچولو»ها
در اصطبل این همه میش، کیست این شیر ژیان؟
میان این همه نی، چه غریب افتاده این شمشیر!
کیست این پرچم فتح
در چرخاچرخ این همه دشداشه؟
در محاصره این همه امیر اخته
کیست این سردار تنها؟
جنوب تشنه بود و سیب تشنه
مدیترانه تشنه بود و بیروت تشنه
خداوند به ما و قاتلان «حسین» فرصتی دوباره داد
دستهای بریده عباس را از شریعه گرفت
و بر شانههای تو به یاری ما فرستاد
تو را «نصر الله» می نامیم
وپس از نام تو ایمان داریم به «فتحی قریب»
ایمان داریم به قلب تو
که عبای جدت را بر دوش می اندازی
و فریاد میزنی «الله اکبر»
با میراثی از مهربانی «فاطمه» و قهر «حیدر کرار»
خداوند به ما فرصتی دوباره داد
تا در جنوب زنده شویم
در سیب هایی که سرخ رو می شوند
هنگامی که «سیا» شرق را رنگ می کند
و سارس، عروسک فروشهای چینی را زرد
ما در جنوب زنده شدهایم
زیرا تو در جنوب زندهای
و خون همه شهیدان تاریخ
در رگ های تو با خون «حسین» میآمیزد
ما در جنوب زنده شدهایم
و فریاد میزنیم «زنده باد نصر الله»
هنگامی که فیفا به مشکل همزمانی جام جهانی نوزدهم
با جنگ جهانی سوم میاندیشد
و آمریکا آماده برگزاری چهار جنگ جهانی در هر سال است
«زنده باد نصر الله»
که فریاد میزند تا مدیترانه تکانی به خود بدهد
حلقههای رقص عربی را رها کند
با خاک پای شهیدان تیمم کند
و نمازش را بخواند
آن گاه قربه الی الله، ناوهای اسرائیلی را فرو برد
«زنده باد نصر الله»
که فریاد میزند «الله اکبر»
تا کودکان ما توفان را یاد بگیرند
و تلویزیونهای ما پخش مستقیم شوت شدن کره زمین را
«زنده باد نصر الله»
که در «المنار» اذان میگوید
برای ملتی که نماز را نشسته میخواند
در رکوع راه میرود
و در سجده میخوابد
فریاد بزن آقا!
و بگو که تنها «نیروی حافظ صلح» قوت قلب ماست
و زور بازوان ما
فریاد بزن و بگو که فریاد، نفس ماست
و ضربان قلب ما
و بگو که کودکان مان
تنها در محدوده ی فریادهایمان میتوانند بازی کنند
و تنها در محدوده فریادهایمان میتوانند آسوده بخوابند
فریاد بزن آقا!
هر چند نفست را دود قهوهخانههای اعراب میسوزاند
و دلت را آمد و شد هواپیماهای تشریفات
میان واشنگتن
و حرمسراهای خاورمیانهای کاندولیزا رایس
تو را به جنازه سوخته فرزندت در تلویزیون اسرائیل قسم
فریاد بزن آقا!
که عنقریب از صندوقهای باطل شده انتخابات
در الجزایر و ترکیه
در عراق و افغانستان...
حق بیرون خواهد آمد
بیرون خواهند آمد میلیونها مشت باطل نشده
و فریاد خواهند زد:
«نصر من الله و فتح قریب»
شعر:علی محمد مودب