سلام
1.دنیای غریبی است نمی تونیم دوست و دشمن رو به راحتی تشخیص بدهیم دارم سعی می کنم
توقعاتم رو کم کنم از دیگران فکر می کنم در زندگی فقط از خود باید توقع داشت که خوب باشیم و
درست پیش برویم اصلا به من چه که فلانی در ظاهر ادعای دوستی و همراهی در کارها رو داره
ولی از اولین فرصت برای ضربه زدن حتی به صورت کلامی استفاده می کنه و چقدر زخم زبان بد است
و غیر قابل تحمل .
2.گاهی از انجام کارهام بدون دلیل فرار می کنم و دوست ندارم هیچ کس رو ببینم می خواهم تو خلوت تنهایی خودم
بشینم و با روزگار و تقدیر و رویاهام بجنگم این کار ولی به تجربه ثابت کرده که یک جنگ فرسایشی بین خودم
و خودم هست که بازنده ای جز خودم نداره !!!!!
در این سه روز برای فرار از این درگیری با همه اونهایی که با من کار داشته اند و پیدایم نمی کردند ملاقات کردم
حدود هفت ملاقات کاری برای من که معمولا پیدایم نیست!!! امیدوار کننده هست چرا اصلا توپ همیشه تو زمین
ما هست به عقیده من گاهی انسان عادت می کنه به حالت دفاع اونهم در محوطه جریمه خودش و اینطور همیشه
در عذابه بهتره اما که گاهی ما هم به سختی های زندگی حمله کنیم مطمئن باش که عقب نشینی می کنه !!!
3. برای اینکه کمی هم فضای ادبی بگیره این وبلاگ این متن قشنگ رو هم نقل قول میکنم که :
عشق از دوستی پرسید: تفاوت من و تو در چیست؟
دوستی گفت : من دیگران را به سلامی با هم آشنا می کنم تو به نگاهی.
من به دروغی دیگران را از هم جدا می کنم تو با مرگ